جدول جو
جدول جو

معنی طین حیا - جستجوی لغت در جدول جو

طین حیا
(نِ حَ)
صورتیست از طین خیا. رجوع به طین بلد مصطکی شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از بی حیا
تصویر بی حیا
بی شرم، بی آزرم، گستاخ
فرهنگ فارسی عمید
(نِ)
رجوع به طین بلد مصطکی شود
لغت نامه دهخدا
(نِ شِ / شَ)
نزد اهل سنت خاک قبر امام حنبل است. و نزد بعضی تراب مدینۀ طیبه و نزد شیعۀ امامیه طین قبر حضرت سیدالشهداء امام حسین بن علی بن ابیطالب علیهم السلام است. (فهرست مخزن الادویه)
لغت نامه دهخدا
(نِ حَ)
صورتی است از طین خیوس. رجوع به طین بلد مصطکی شود
لغت نامه دهخدا
(نِ حُرر)
محمد بن عبدون گوید: طین حر طین علک خالص از رمل بود. مؤلف گوید: گلی است نزدیک در شیراز و بشیرازی گل کوفی (کرنی ؟ کربی ؟) خوانند و در طبیعت نزدیک به وی بود و آن را نیز بدین اسم خوانند و آن گل بغایت سبزرنگ است وچون بپوست بادام دخان کنند ازبهر خوردن لون را سرخ کند و طعم آن خوش بود و کمتر بریان ناکرده خورند. و علی بن ربن گوید: طین حر سرد و خشک بود به اعتدال نیکوبود جهت همه جراحتها. و اگر با سرکه بر گزندگی زنبور طلا کنند درد ساکن گرداند. (اختیارات بدیعی). طین نیشابوری. طین اکل. گل خالص بی ریگ. (بحر الجواهر). شامل طین اندلس و فارسی دانسته اند و مراد از آن خاک خالص است. طین قیمولیا
لغت نامه دهخدا
(حَ)
بی شرم و گستاخ و آنکه در ارتکاب کارهای زشت منفعل میشود. (ناظم الاطباء). وقیح. وقاح. سخت روی. سترگ. پررو. صفیق. بی شرم. بی چشم و رو. (یادداشت بخط مؤلف)
لغت نامه دهخدا
تصویری از بی حیا
تصویر بی حیا
بستاخ گستاخ
فرهنگ لغت هوشیار
بی آزرم، بی ادب، بی شرم، پررو، جسور، چشم دریده، دریده، رسوا، شطاح، شوخ، شوخ چشم، گربز، گستاخ، وقیح
متضاد: آزرمگین، باحیا
فرهنگ واژه مترادف متضاد
تصویری از بی حیا
تصویر بی حیا
وقحٌ
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از بی حیا
تصویر بی حیا
Indecent
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از بی حیا
تصویر بی حیا
indécent
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از بی حیا
تصویر بی حیا
不適切な
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از بی حیا
تصویر بی حیا
неприличный
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از بی حیا
تصویر بی حیا
بے حیاء
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از بی حیا
تصویر بی حیا
অশ্লীল
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از بی حیا
تصویر بی حیا
kashfa
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از بی حیا
تصویر بی حیا
edebe aykırı
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از بی حیا
تصویر بی حیا
부도덕한
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از بی حیا
تصویر بی حیا
непристойний
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از بی حیا
تصویر بی حیا
nieprzyzwoity
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از بی حیا
تصویر بی حیا
अशिष्ट
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از بی حیا
تصویر بی حیا
tidak sopan
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از بی حیا
تصویر بی حیا
ไม่เหมาะสม
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از بی حیا
تصویر بی حیا
onfatsoenlijk
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از بی حیا
تصویر بی حیا
unanständig
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از بی حیا
تصویر بی حیا
indecente
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از بی حیا
تصویر بی حیا
indecente
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از بی حیا
تصویر بی حیا
indecente
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از بی حیا
تصویر بی حیا
不体面的
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از بی حیا
تصویر بی حیا
לא הולם
دیکشنری فارسی به عبری